تا حالا شده اینقدر از زندگی و دنیایی که توشی متنفر شی؟
من الان دقیقا همینم !اینقدر خستم و داغونم که هر کی می بینتم می گی آخی بیچاره دپرس شده!
می دونی داشتم آلبومه بچگیمو نگاه می کردم!به خودم گفتم کاش بچه بودم!تو بچگی کاری جز خوش گذروندن انجام نمی دیم؛فقط دنباله یه چیزی می گردیم که سرگرم شیم و اگه چیزی و که می خوایم پیدا نکنیم می زنیم زیره گریه بعدم یکی میاد بقلمون می کنتمونو نازمون می کنه و بلاخره می خندونتمون! با اشاره بهشون می گیم چی می خوایم و در کمترین لحظه ها برامون فراهم می شه!همه از وجودمون لذت می برن و دوست داشت ترین دختر/پسر مجلس مهمونیا می شیم و همه نازمونو می کشن!
اما الان چون با هر سال بزرگتر شدن بیشتر می فهمیم شاید لحظه های خوشیمون به ثانیه تبدیل شه و شایدم اینقدر کم باشه دست به دامن خاطره ها شیم!
تو هر لحظه از زندگی اتفاق های غیر منتظره ای می افته که آدم نمی دنه چی کار کنه!
نمی دونم باید گله کنم یا اینکه طبق معمول به خودم بگم زندگی همینه!دنیا دو روزه ! ارزش نداره!حرس نخور ! از دنیا تا می تونی لذت ببر!
بارها این جمله ها رو از این و اون شنیدم و به خودم گفتم!اما چجوری لذت ببرم؟
اگه شاد و سرحال باشم می گن سر خوشه!
اگه غمگین باشم می گن دپرسه!
شماها بگین ؟چرا ما آدما همش درحال تظاهر کردنیم؟
چرا نمی تونیم خودمون باشیم؟
کمتر کسایی هستن که خودشونن و به حرفه آدما گوش نمیدن و بی توجه اند!
زندگی لحظه های غافلگیر کننده زیاد داره که بعضی هاش برای ما آدما قابل هضم و پذیرشه اما بعضی هاشم از توان آدما حالا بسته به اخلاقیاتشون غیرقبال پزیرش!
پریروز ساعت ۱۰ در آخرین روز دی ماه سال ۸۸ من و تو برای همیشه از هم خداحافظی کردیم!
ما دیگه ما نیستیم!تو رفتی دنباله کسی که برات بهترین باشه اما من دنبال کسی نیستم می خوام تنها باشم آزاد باشم می خوام اونقدر تنها باشم که تو تنهاییای خودم خودمو پیدا کنم!من ازت دلگیر نیستم برات آرزو می کنم تو زندگیت اونقدر موفق باشی که دیگه رنگ غم و نبینی ! بذار ازت تشکر کنم که رنگ عشق و بهم نشون دادی!!!
تو این چند سال که باهم بودیم هردوی ما یه چیزایی و یاد گرفتیم و همه جا کمک همدیگه بودیم!
نمی دونم شاید واقعا این درست بود که دیگه من و تو برای هم نباشیم !
به هر صورت ازت ممنونم من تو این مدت خیلی چیزها ازت یاد گرفتم و اولین کسی هستی که با رفتنش ازش کینه به دل نگرفتم بلکه اون عشق و علاقمو نسبت بهش نگه داشتم !
من این جمله رو بهت بارها گفتم که تا جایی که می تونم دوست خواهم داشت و پای حرفمم هستم !
این بود از دفتر عشق من و تو که بلاخره بسته شد!نمی دونم شاید خیلی زود بسته شد شایدم خیلی دیر!به هر صورت امیدوارم بهترین زندگی رو در پیش داشته باشی!!!!