تنهایی؟؟تنهایی یعنی چه؟
یعنی بی او بودن؟
یعنی بدون عشق بودن ؟
یعنی همدل نداشتن؟
یعنی همره نداشتن؟
یعنی همسفر نداشتن؟
واقعا تنهایی یعنی چه؟
چرا وقتی می گوییم که تنهایم احساسی پر از غم و انده به سراغمان می آید؟مگر ما خدا را نداریم؟
مگر دیگر قرار نیست با دیگران باشیم؟
مگر ما انسان ها یکدیگر را نداریم؟
پس تنهایی چه معنایی دارد؟
چرا ما انسان آن قدر در خودمان غرق می شویم؟
چرا تنهایی را احساس می کنیم؟
واقعا چرا؟
تنهایی خواه ناخواه به وجود میاد
تنهایی خیلی هم بد نیست.
البته نمی گویم همیشه مفیده اما بی شک گاهی مواقع جدا کاربرد داره.
۱۰-۱۰ برابر
راستی امتحانتون چطور بود حتما قبول میشید دیگه نه
تنهایی
یه واژه کوچیکه ولی تو دلش خیلی چیزا داره
من از تنهایی بیزارم ولی تنهای تنهایم
بیا برگرد گل نازم بزار لب روی لبهایم
بیا من را از این مرداب بکش بالا ببر باخود
بیا مرهم شو ای نازم بشین بر روی زخمهایم
دلم گرفته تنهایی خیلی سخته مخصوصا که اگه قبلا هیچی
خدا فظ
واسه اینکه اونی که از صمیم قلب دوستش داشتم من و رها کرد
بهم گفت هیچ حسی نسبت به من نداره بهم گفت یکی دیگه رو دوست داره تصمیم گرفتم دیگه عاشق نشم
ولی تنها شدم میترسم دوباره عاشق بشم
تو تمام زندگی ام دل هیچ کس و نشکستم به غیر یه نفر دل خودم
خیلی وقته که دیگه با دلم حرف نمیزنم حق داره باهام قهره چون نرفتم منت اون کسی رو که ولم کرده بکشم
منت هیچ چیز و نباید کشید به جز عشق
که من نکشیدم
۱۱-۱۱
واسه من دیگه ناراحتی معنا نداره
بیخیال دنیا شدم جوک میخونم شعر میخونم شعر میگم
به کسی کاری ندارم هنوزم اون کسی که بتونم خوشبختش کنم و پیدا نکردم اگه پیداش کنم دستش و میگیرمو با خودم میبرمش اسمون
(یه وقت فکر نکنی مکشمش ها نه میبرمش تو اسمون عشق اونجایی که همه عاشق هم هستند