ღ♥ღMissing some oneღ♥ღ

♥♥♥♥♥دنیای عشق♥♥♥♥

ღ♥ღMissing some oneღ♥ღ

♥♥♥♥♥دنیای عشق♥♥♥♥

پیروی از خود..!

یگانگی ات را به یاد داشته باش!به خودت عشق بورز و احترام بگذار.ندای درونت را محترم بشمار.به آن گوش بده و از آن پیروی کن.بهتر است با پیروی از ندای درونت به جهنم بروی تا با پیروزی از کسی دیگر به بهشت.زیرا آن بهشت حتی ناخنکی از بهشت نخواهد بود.پیروی تو از او کورکورانه خواهد بود. 

یه خود احترام بگذار و به دیگران نیز.به خودت عشق بورز و به دیگران نیز.تنها این تغییر کوچک در نگرش تو می تواند تحولی بنیادین ایجاد کند.می تواند وجودت را از این رو به آن رو کند.

نقاب...؟؟!!!

  

 

 

 

 

 

پشت این صورت های شاد چیست؟
غم؟شادی؟پیروزی؟شکست؟
کدامیک ؟
غم با شکست می آید و شادی با پیروزی اما ما کدامین نقاب را بر روی صورت خود داریم؟
زندگی ما آدم ها با عشق کامل می شود اما این عشق می تواند عشق به هر چیزی باشد . تنها چیزی که ما را از نقاب زدن دست می کشاند عشق است البته اگر این عشق حقیقی باشد زیرا عشق های پوچ علاوه بر این که این نقاب ها را به کنار نمی زند بلکه نقابی دیگر به این نقاب ها می افزاید. 

 

پس سعی کنیم همیشه عاشق باشیم تا نقابی دروغین بر خود نگیریم

خسته از.........

خسته ام..... 

از همه چیز خسته شدم........ 

از عشق های بی پایان........... 

از شب های بی ستاره............. 

از قلب های پر درد....................... 

از تظاهر به شادی......................... 

از دروغ گفتن راجع به دوست داشتن..... 

از دروغ گفتن راجع به عشق................... 

از روزهای پوچ............................................. 

از همه چیز خسته ام.....................................

ژرف ترین پدیده------>>>>> عشق

  

عشق ژرف ترین پدیده ای است که می تواند در وجود فرد راه یابد.عشق بر درونی ترین هسته رخنه می کند و روشنی می بخشد.تو را از نور سرشار می کند.تو از خود نور می پراکنی.حتی در عشق معمولی نیز چنین اتفاقی می افتد و همه این را می دانیم.اگر به شخصی که عاشق شده بنگریم او را ار قبل متفاوت می یابیم.او نورانی تر از زمانی که عاشق شده بنگریم او را از قبل متفاوت می یابیم.او نورانی تر از زمانی که عاشق شود به نظر می رسد.چهره اش تابناک است و درخشش ویژه ای در او به چشم می خورد.حتی در عشق معمولی نیز فرد نورانی می شود.در مورد عشقی که من از آن سخن می گویم ٬عشق میان تو و کل هستی ٬چه می توان گفت؟در این عشق تو همه نور کی شوی.بدنت دیگر یک جسم نیست ٬ انرژی ناب است.تبدیل به شعله ی آتش می شوی.شعله ای که تمام آرزوها٬تمام میل و هوس هایت رذا می سوزاند.تو را بخشی از آتنش خدا می گرداند. 

نور عشق شو!در عشقی سوزان با زندگی به سر بر.عشقی سوزان بکار می آید٬ عشق نیم گرم کارگشا نیست.باید که مشعل زندگی را از هر دو طرف آن مشتعمل سازی.آن گاه حتی یک لحظه ی کوتاه‌٬طولانی تر از ابدیت خواهد بود.

تو که رفتی!!!!

اگر در کهکشانی دوردلی یک لحظه در صد سال یاد من کند بی شک دل من در تمام لحظه های عمر به یادش می تپد پر شور. 

 

تو که رفتی ٬ 

واسه من جای آشتی که نذاشتی٬ 

کاش از اول گل عشقو تو قلبم نمی کاشتی٬ 

یه بهونه که بخوام دوباره با تو باشم رو نداشتم 

تو که برای من شب و روز خواب نذاشتی 

اینتوئی که باید بیائی٬ 

با یه بوسه٬واسه آشتی 

تو که رفتی٬
رنگه مهتاب پرید٬ 

نفس ماه پرید. 

قاب خورشید پرید 

به سرم خاطره ها گشت خراب

شور عشق

باغبان نیز نیامد پی دلداری من.  

اشک گرم غم عشق آمد و جانا چه کنم  

اگر به فردا نرسد این شب بیداری من.  

عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من ٬  

قصه ی عشق شود قصه ی بیماری من ٬  

من و دیوانگی و مهر و وفا یار شدیم٬  

تا تو باشی و ٬ من و ٬ عشق و و وفاداری من٬ 

 

عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من.  

شب هجران نکند قصد دل آزاری من.  

 

بی تو...!

تو که نیستی  

 

از خودم بی خبرم 

 

کی بیاد و  

 

کی یشه همسفرم 

 

دل من از تو جدا نیست 

 

این هوا٬ 

 

بی تو هوا نیست..!!!

 

گناه کار..!!

من هیچ وقت نخواستم که بازی را که مردم می کنند بازی کنم٬ 

من هیچ وقت نخواستم که حرف هایی را بشنوم که دیگران می گویند٬
من هر چیزی را که خواستم با او یافتم  با او چیزی بیشتر نمی خواستم جز باور تو ..!! 

 

من می خواستم به تو چیز هایی را بدهم که تو هرگز آن ها را نداشته ای 

سعی نکن بپرسی چگونه  

من تو از تو می خواهم که باز گردی تو زندگیم 

من هیچگاه نمی خواستم که برای تو دیگری باشم 

من هیچگاه دروغ نگفتم............پس من نیز گناهکار نیستم!! 

اما اگر دوست داشتن یک گناه کاریست در عشق تو من ترجیح می دهم که گناه کار باشم.!!!! 

تو چهار جا چهار چیز رو دوست دارم :

تو چهار جا چهار چیز رو دوست دارم :  

 

تو آسمون خدا رو  

 تو زمین خودمو  

 تو خودم قلبمو  

 تو قلبم تو رو ...  

 

او رفت.....

او رفت 

برای همیشه هم رفت 

من ماندم و تنهایی 

من ماندم با ۲ یار همیشگیم خدا و تنهایی 

من ماندم و یک دنیا غم 

من ماندم و درد دوری از او 

من ماندم و یک دنیا سوال 

من ماندم و یک دنیا ستاره  

من ماندم و نور مهتاب شبانه 

من بی او با این همه چیز ماندم و می مانم 

او رفت.....